آن که چیزى را جوید ، بدان یا به برخى از آن رسد . [نهج البلاغه]
من نمی دانم
چشمان نافذ تو
چه طلسمی داشت
که هر گاه
نگاهم با نگاهت گره می خورد
آرام آرام
خطوط موازی لبم
به خطهای منحنی تبدیل می شد
و مردم با لحن بدی به من می گفتند:
چشمانت را درویش کن..
ورود به بخش مدیریت